۱۳۹۴ تیر ۲, سه‌شنبه

به مناسبت روز جهانی کودکان کار

مینا مصطفوی:

روز جهانی مبارزه علیه کار کودکان، در واقع روز مبارزه با فقریست که در سطوح طبقاتی جامعه ریشه دوانده. طبق اظهارات سازمان های بین المللی بدترین اشکال سوء استفاده از کودکان، کودک ربایی و فروش آن ها، استفاده از کودکان در جنگ ها، اغوای کودکان در جهت به کارگیری در پورنوگرافی و فحشا و یا فعالیت های غیر قانونی ایست که به کودک، آسیب های جسمی و روحی فراوانی میرساند. طبق گزارش سازمان های حقوق بشری در سال 2014 میلادی، 126 میلیون کودک در سراسر جهان مشغول به کارهایی هستند که سلامتی و آینده آن ها را به خطر می اندازد.
طبق کنوانسیون حقوق کودک در سازمان ملل متحد همه افراد زیر 18 سال کودک محسوب میشوند لیکن به دلیل وجود خلاء قانونی در کشورها، نام “کارگران جوان” به جای کودکان کارگر استفاده میشود. مهاجرت های اجباری در سال های اخیر چه از روستاها به شهرهای بزرگ و چه پناهندگانی که در نتیجه جنگ های داخلی، خصوصا در خاورمیانه مجبور به ترک خاک خود شده اند دولت ها را با رویکرد جدیدی به نام کودکان کار مواجه کرده است که به دلیل عدم ثبت قانونی ورود و اقامت آن ها در کشورهای همسایه آمار دقیقی از این کودکان در دسترس نیست.

کودکان بی دفاع ترین افراد نوع بشریت هستند. بعضی از این کودکان زیر فشار کار خرد شده و برخی دیگر هنوز بزرگ نشده آزادی و آینده شان توسط خانواده ها و افراد سودجو از بین می رود. در واقع مشکل به کارگیری کودکان به اندازه تاریخ بشریت قدیمی است اما با صنعتی شدن جوامع، مخصوصا در قرن 18 و 19 میلادی در اروپا این مسئله به طور جهانی و بی پروا خود را نمایان ساخت.
امروزه کودکان 4 تا 8 ساله فقط در کارهای سطحی و پادویی مشغول به کار نیستند بلکه حتی در نساجی ها، معادن زغال سنگ، کوره های آجرپزی، زمین های کشاورزی و کارخانجات نیز کار میکنند. عمده فعالیت های کودکان کار در ایران، شامل جمع آوری زباله، پخش کردن روزنامه و مجلات، فروش گل و تمیز کردن شیشه ماشین ها در سر چهارراه ها و تجارت جنسی میباشد.
اکثر این کودکان دخترانی هستند که از تحصیل منع شده، بی سرپرست و یا بدسرپرست بوده و توسط گروه های مختلفی در معرض سوء استفاده های جنسی و جسمی قرار میگیرند.
کودکان کار تنها بخشی از جامعه هستند که توسط کارفرماها به صورت کارگر آزاد و یا کارگری با پایین ترین مزد، مورد بهره برداری قرار میگیرند. اما سوال اینجاست که چرا کودکان؟ پاسخ ساده است، زیرا ساختار نظام سرمایه داری تاکید بر سودآوری بیشتر در مقابل ارزانترین نیروی کار دارد که این امر تنها با بهره گیری از کودکان بی دفاع و ناآگاه امکان پذیر است و مهم تر از همه اینکه کودکان استقلال مالی نداشته و فقر مالی و فرهنگی در خانواده این کودکان امری واضح و غیر قابل انکار است.
طبق آمارهای غیررسمی، بیش از صدها هزار کودک کار در تهران و بیش از دو میلیون کودک کار در سراسر ایران وجود دارد که به گفته فعالین حقوق کودک این رقم ممکن است به طور رسمی تا 7 میلیون کودک نیز برسد. طی سال های اخیر با سیاست های اقتصادی غلط در جمهوری اسلامی ایران مخصوصا در دوره هشت ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد و شکاف طبقاتی افسار گسیخته، این آمار روز به روز در حال افزایش است همچنین افزایش اعتیاد و تعداد زنان کارتن خواب از یک طرف و ناآگاهی این قشر از جامعه و سیاست های افزایش جمعیت از طرف دیگر منجر به ورود ناخواسته کودکان بسیاری به جمع کودکان کار شده است.
معضل کودکان کار و راهکارهای دولت
با توجه به آمارهای در حال افزایش میتوان گفت دولت هیچ تصمیمی در رابطه با مهار، کنترل و حمایت از این قشر بی پناه جامعه ندارد و اگر قدم مثبتی در این زمینه برداشته شود به طور خودجوش و از طرف فعالین حقوق کودکان صورت میگرد اما جای شگفتی است که در سال های اخیر با سرکوب و دستگیری گسترده این فعالین حقوق بشری، آخرین امید این کودکان نیز تبدیل به ناامیدی شده است. آرش صادقی، آتنا دائمی، آتنا فرقدانی، سعید شیرزاد، ئاسو رستمی و امید علی‌شناس از جمله فعالان مدنی و حقوق بشری هستند که سال گذشته به طور ضربتی و سازمان یافته توسط سپاه و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران دستگیر شده و پس از گذراندن ماه ها بازجویی و انفرادی با حکم های سنگین و حبس های بلند مدت روبرو گشته اند، گویی دولت به جای پاسخ و حل مشکل، قصد در پاک کردن صورت مسئله دارد.
البته هستند افراد خیّری که برای چند صباحی، البته اگر این کودکان را شامل فعالیت های خیّرانه بدانند، کمک های ناچیزی میکنند اما همانطور که داروی مسکّن نمیتواند زخم را بهبود بخشد کمک های گاه ناگاه این افراد نیز فقط برای مدتی کوتاه میتواند از درد این کودکان کم کند.
پایان صحبت
با گذشت بیش از سه دهه از انقلاب سال 57 ، حکومتی که داعیه عدل علی را در سر میپروراند هنوز قادر به توسعه مهارت ها، آموزش، تعلیم و تربیت، بهداشت، رشد اقتصادی، برابری اجتماعی و اینچنین حداقل حقوق شهروندی برای مردم نیست در حالی که همین کودکان آینده ساز مملکت خواهند بود و با افزایش رقّت بار آمار این کودکان، آینده ایران نیز به قهقرای تاریکی سقوط خواهد کرد. تحصیلات میتواند محیط امنی برای این کودکان فراهم آورد. ایجاد امکانات آموزشی رایگان مخصوصا در مناطق محروم و حمایت های مالی دولتی میتواند در کاهش کودکان کار موثر باشد هرچند همیشه افرادی هستند که از این موجودات بی دفاع جامعه سوء استفاده نمایند. در پایان لازم است در تمام روزهایی که به روز کودک یا روز جهانی علیه کار کودک مربوط می شود از فرصت استفاده نموده و با تامل بر موضوع کودکان کار و خیابانی، توجه جامعه را به یکی از مهم ترین جلوه های نقض حقوق انسانی در ایران جلب کنیم و با اتخاذ رویه ای مطلوب، برای احقاق حقوق این قشر از جامعه تلاش نماییم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر